ستّار

جمعه، 23 مرداد، 1383

ستّار

اینم یه شعر دیگه که اگه ببینمش شاید براش بخونم.....چه طوره..؟

 

آمدی ای نازنین رفته م باز آمدی.....

بار دیگر با دل دیوانه دم ساز آمدی....

 

بعد تو

 

 مشت پری کنج قفس

 

 ماند از دلم....

ای پرستوی که با این شوق پرواز آمدی.....

 

رفتی و من ماندم

 

 و تنهای و پایان عشق....

بعد عمری عشق من ،بهتر از آغاز آمدی...آی ی ی تمام هستی من....

 

رفتی و تنها ی تنها ..مردم ا ز بی هم زبانی...

رفتی و بعد از تو من....همچو خاکستری....مانده از کاروانی...

 

بعد ان فرزانگی ها ..!! گم شدم در بی نشانی...

آمدم من کو به کو....خسته و بی آرزو...همچنان رنگ خزانی..

 

آمدی تا ان که باشی.......با من...بعد عمری..تنها...

چشم تو همچون ستاره...تابد در شب ها...

 

ای که بودی سایه من عمری....در شب مستی ها..

تا ابد باید بمانی...با من....بعد از این در دنیا...

 

ای که بودی سایه من عمری....در شب مستی ها..

تا ابد باید بمانی...با من....بعد از این در دنیا...

..........

نظر یادتون نره لطفاً....شرکت در نظر سنجی احساسات من هم...