عشق یعنی..

کسی به فکر مریم های پر پر.....

کسی به فکر کوچ کفترا نیست...

به فکر عاشق های دربدر باش .....

که غیر از ما کسی به فکر ما نیست...

 

 

 

نمیدونم شاید براتون تکراری بشه این مطلب

ولی من عشق رو این طوری تعریف میکنم....

 

یه روز مجنون رو میبین که سگی رو گرفته و داره سر تا پاش رو میبوسه....

میگن بهش اخه این چه کاریه که تو میکنی...؟

میگه...

این سگ روزگاری کوی لیلی بوده است...

 

شاید خیلی رمانتیک و احساساتی و غیر منطقی و...باشه...

ولی من عشق این جوری رو دوست دارم..نظر شما چیه؟

 

مطلب دوم اینه که دیروز اخبار نشون میداد

 که یه پسره که دختره بهش جواب رد داده بود رفته بود

 اسید پاشیده بود تو صورتش...

یارو میگفت پایان تلخ یک عشق یه طرفه..!!

 اخه این عشقه که بگیم یه طرفه دو طرفه یابن بست!!....

نه شما بگید...این چیزی بیشتر از خودخاهی یا...هست؟

با دو سه تا جمله مطلب امروز رو تموم میکنم....

راستی دارم سوژه کم میآرم موضوع بدید!

و اگه بعضی قسمت های وبلاگ خرابه بگید درستش کنم...

مثلا ارشیو رو درست کردم.

 

 

خدا عشق است و اکثران بنده عشقند....

مغزش را پر نکن ! مغزش را باز کن....

قبول کردن حقیقت سخت تر از بیان ان است..( قابل توجه خودم!)