یادی از ویگن..

 

به دل میگم دیوونه.....میمیری عاشقونه

دوره عشق تمومه.....تو این دور و زمونه

 

 

بیا فراموشش کن.....آتیش رو خاموشش کن

یار رو بزار تو غصه ...با غم هم اغوشش کن

 

 

اما دلم تو سینه نداره میل کینه....همش به انتظاره دیدن یار میشنه..

 

 

دستاش اگه قفس باشه...میخوام قناری باشم

شاید که قسمت همینه....

چرا فراری باشم.؟

 

بهش میگم عزیز من بذار برات فدا شم....

فقط یه ذره جا میخوام که تو دل تو جا شم...

 

نپرس چرا دلم میخواد برای تو فدا شم...

 

این روزا زیاد حوصله نوشتن ندارم....دانشگاه هم که اوضاعش..اه اه!

راستی جشن مهرگا ن و میلاد منجی رو به همه تبریک میگم!