من و انگشترم!

اول یه خبر بدم که مثل خبرنگار ها بعضی از عکس های پست ها رو خودم میگیرم!
یعنی دوربین دیجیتال! اینم اولین عکس از انگشترم! زیاد خوب نشده! ولی بد نیست!
 

من و انگشترم!
من و این انگشترم یه ماجرهایی داریم واسه خودمون!

راستی این سیستم لینک درست میشه! لینک منو ور ندارید ها!


قضیه بر میگرده به همون 4-5 سال پیش..وقتی دیگه خیلی عاشق شده بودم!
رفتم واسه خودم یه حلقه خریدم! نقره...رو نگینش هم دادم اول اسمش رو حک کنن!
اولا قایمش میکردم کسی نبینه ! آخه همون انگشتی کرده بودم که موقع ازدواج حلقه
رو میندازن! آره دیگه مثلاً خودم رو نامزد کردم!!! ( آرزو بار جوانان عیب نیست!)
بگذریم.. یه روز که دسته جمعی رفته بودیم پیک نیک فرحزاد کنار هم نشسته بودیم که
یهو انگشتر رو تو دست من دید!! خندید و گفت  واااواوو! (یه همچین صدایی!)
اینو کی دستت کرده!!!؟ بعد از دستم در اورد! نگا کرد ! مثل اینکه پسندید!! ( مبارکه!)
بعد خودش کرد تو همون انگشتم! ( اخ جون ن ن ن...مبارکه به پای هم پیر شید!)

حالا چند سال میآیم جلو! شروع دلشکستگی مصادف بود با شکستن انگشتر!
یه جوری شکست که دیگه نشد تعمیرش کنم! ( مثل دلم) مجبور شدم یکی دیگه
مثل همون بگیرم! نمیدونم چرا هم شکست!
بعد اینکه کمی بحران روحی رو رد کردم...دوباره وارد بحران شدم! ( همین این بحران کنونی!)
این بار ولی چون خفیف تر بود انگشترم ترک ور داشت! ولی تونستم تعمیرش کنم!!
ولی باز هم چند وقت یه بار سیاه میشه!! باید تمیزش کنم!( مثل گریه کردن واسه دلم)

خلاصه فکر میکنم یه جورایی این انگشتر شده نماد عشقم!
به نظر شما انگشتر یا هم چین چیز هایی میتونن نماد بشن و بشه از روشون
پیش بینی کرد؟

شما همچین نماد هایی دور و برتون دارید؟

راستی بچه ها دوتا خواهش دارم : 1- اینقدر تند تند اپدیت نکنید! 2- اینقدر شعر و متن ادبی ننویسید
آخه وبلاگ هامون داره میشه مثل ستون شعر روزنامه ها! حرف دلتون رو بنویسید! حرف هایی
از جنس دیگر! تازه بیشتر میشه در مورد این حرفا نظر داد!
 
این ویدو کلیپ هم واسه اونایی که سرعتشون خوبه ! بقیه هم به قسمت خدمات وبلاگ نگاه کنن ...میتونید خورد خورد دانلودش کنید! از دستش ندید!!!

برای دانلود راست کلیک کنید و save target as.. رو انتخاب کنید

دارم میرم به تهران

andy

16.1 مگابایت

3/03 دقیقه

کامنت شما نشانه حضور شما و باعث دلگرمی ماست!


     

زلزله و زلزله!

 

عکس در اندازه بزرگ

 

میدونید که باز هم کرمان زلزله اومده...این بار زرند..
دیشب داشتم تلویزون میدیدم...یه حاج آقا یه چیزایی میگفت که بد نبود!

1- این زلزله ها که میاد پشت سرش یه زلزله دیگه هم میآد! اونم تو قلب های ما!
نظر شما چیه؟

2-ایمان با بلا رابطه مستقیم داره! یعنی ما که بلا زیاد سرمون میآد ایمانمون زیاده..؟
نظر شما چیه؟

3-خدا این سختی ها رو میذاره که ما به یادش باشیم! یادمون نره که خدایی هم هست...
نظر شما چیه؟

4-این داستان آموزنده رو هم گفت:
یه روز یه مرده داشته تو بیابون راه میرفته! یه مار میبینه! دنبالش میکنه!
این مار میره تو دهن یه مرده که اونجا خوابیده بوده!! یارو با خودش فکر میکنه
اگه این بابا رو بیدار کنم بگم مار خوردی که سکته میزنه میمیره! اگه هم بیدارش نکنم
مار تو شکمشه میکشدش! خلاصه فکر میکنه...
یارو رو بیدار میکنه! شروع میکنه به زدنش!!! میگه چرا میزنی؟ جواب نمیده!
میبردش به زور میگه این میوه گندیده ها رو بخور! یارو هم مجبور میشه! بد خودش
سوار اسب میشه! یارو رو با شلاق میزنه تا راه بره و بدوه! خلاصه یارو اینقده میدوه
تا بلا میآره! ماره هم از شکمش میآد بیرون! بعد مرده میگه دیدی من کاریت نداشتم
میخواستم کمکت کنم! به نفعت بود!

نتیجه: هر چی بدبختی میکشید به نفعتونه!
نظر شما چیه؟

5-ممکنه همه اینا واسه دلگرمی زلزله زده ها و یا واسه توجیه سهل انگاری ها باشه؟

کامنت شما نشانه حضور شما و باعث دلگرمی ماست!

مادر...

عکس در اندازه بزرگ


قبل از اینکه مطلب امروزم رو بگم یه چیز بگم کف کنید!

میدونستید رکورد پرش سه گام ایران 31 ساله که شکسته نشده بود!
و این رکورد متعلق به کسی نبود جز....فرامرز اصف!!!...بله همون خواننده لوس انجلسی
و این رکورد به تازگی بعد از 31 سال!!! شکسته شده!
من چیزی نمیگم شما بگید!

سرویس لینک هم درست شده و از 2 روز دیگه مجدداً در خدمتیم!

بگذریم...گفتم بعد چند وقت دوباره یه شعر تو این وبلاگ بنویسم..

 

این شعر رو آندی برای مادرش خونده....وقتی مادرش تو انگلیس مریض بوده...
من معمولا با شعر های که واسه مادر میخونن حال نمیکنم! ولی این یه چیز دیگه س..
بخونید ببینید نظر تون با من یکیه یا نه..

راستی اگه بخواید یه جمله به مادراتون بگید چی میگید؟

من که میگم.....رفیق بی کلک مادر!

 

آهنگ رو با ریتم ملایم و غمگین بخونید!

 

نامه هاتو من....تا سحر خوندم...
خسته از درد غربت چشم به رات موندم...
سر به روی نامه هات من خوابتو دیدم...
نامه هات رو من...خیلی دوست دارم..
مینویسی جان مادر من چه کم دارم...
تا تو رو دارم مادر من چه غم دارم؟؟؟

مادرم غربت چرا...تو رو کرد از من جدا..
مادر..مادر... تو رو من کم دارم بیا....
بی تو من غم دارم بیا...
مادرم ای مهربون...با دل من همزبون
مادر...مادر...میدونی که برات تنگه دلم
بی تو غم شده آهنگ دلم...
آاه...

یاد تو دمسازمه...گرمی اوازمه..
مادر...مادر...ندونستم قدر تو رو...نکنه که نبینم تو رو...

آاه....
مادرم تنگه دلم...نگو از تو غافلم..
تو رو من به خدا میسپرمت....میدونی که چه قدر دوست دارمت..

مادر...مادر...مادر...

فکر کنم به کسایی که مادرشون از شون دوره یا خدای نکرده مریضه خیلی چسبید نه؟

 

کامنت شما نشانه حضور شما و باعث دلگرمی ماست!