خواستگاری.....
چهارشنبه 23 دیماه سال 1383 17:02
رفتم خونه همسایه مون خواستگاری..... گفتن نمیدن دخترشونو... امون از بد بیاری.. گفتن که تو یه دانشجویی مگه نه؟........ برای زن گرفتن تو جوونی! مگه نه.......؟ گفتن که باید حرفاتو با ما بزنی............ رسم زن گرفتن رو میدونی مگه نه......؟ گفتن چی چی داری...مهریه بزاری؟..... خرج این عروس رو بگو از کجا میآری.....؟ گفتن...